از آنجایی که مونوگرافی به مطالعه کلی یک روستا می­‌پردازد، لذا آگاهی از ساختار و حرکت جمعیتی از عوامل مهم در مطالعات جغرافیایی، خاصه مطالعات جمعیتی به‌شمار می‌رود.

هیچ نوع فعالیت انسانی نمی‌تواند جدای از بستر عوامل و شرایط محیط طبیعی صورت گیرد و تکامل یابد. هر نوع وحدت ناحیه‌ای و مکانی به عوامل همساز و هماهنگ جغرافیایی نیازمند است. رابطه یا وابستگی فعالیت­‌های انسانی با مکانی که این فعالیت­‌ها در قلمرو آن ظاهر می‌شود، هسته اصلی جغرافیا را تشکیل می‌دهد و هماهنگی و ناهماهنگی‌های طبیعی و انسانی در نواحی مختلف کره زمین همچنین شناسایی انواع قلمروهای طبیعی و فرهنگی می‌باشد.

مطالعه و بررسی ساختار و حرکات جمعیتی به‌منظور تدوین برنامه‌ریزی‌های اقتصادی، اجتماعی و... انجام می‌پذیرد و این مستلزم وجود آمار و اطلاعات دقیق در تمام ابعاد جمعیتی است (نیرومندتوماج، امین محمد. مونوگرافی روستای دهنه گمیشان. رساله کارشناسی. ص 56).

در اینجا با توجه به کمبودهایی که در رابطه با آمار و اطلاعات مربوط به ساختار جمعیتی وجود دارد، سعی گردید تنها به «تعداد جمعیت محله قارقی و ساخت و تغییرات اجتماعی جمعیت آن» بطور اجمال اشاره گردد.

الف ـ تعداد جمعیت

تعداد جمعیت در محله قارقی تقریباً شبیه ساختار جمعیتی روستاهای ایران می‌باشد و از ویژگی‌های عمده آن افزایش بی‌رویه جمعیت در سال­‌های اخیر مخصوصاً در دهه‌های گذشته است. بر مبنای آمار موجود در خانه بهداشت محل، در سال 1384 تعداد جمعیت 7661 نفر ذکر گردیده است که دارای 1221 خانوار می‌باشد.

مقایسه آمار سال­‌های گذشته در مورد تعداد متولدین نشان می‌دهد که از سال 1373 رشد جمعیت این محله کاهش یافته است. تعداد متولدین سال 71، 151 نفر و سال 72، 148 نفر بوده که این رقم در سال 73، به 141 نفر تقلیل یافته است.

آمار موجود جمعیت روستای قارقی (قبل رسمیت یافتن سیمین شهر) در فرمانداری شهرستان ترکمن و بخشداری مرکزی و جهاد سازندگی بندرترکمن و بخشداری گمیشان، ارقام مختلفی را در یک سال نشان می‌دهند، ولی میزان ارقام جمعیتی در ادارات فوق همگی نشان می‌دهد که روستای قارقی در بین همه روستاهای شهرستان ترکمن بیشترین تعداد جمعیت را به خود اختصاص داده است.

در مقایسه درصد افزایش جمعیت سالانه، در بین مناطق شهری، بندرترکمن در سال 65 نسبت به سال 55 با 2/6 درصد و در بین رورستاها، روستای قارقی با 2/4 درصد افزایش جمعیت سالانه، از رشد جمعیت بیشتری نسبت به مناطق دیگر برخوردار بوده است (آنامرادنژاد، رحیم‌بردی. کلیات جغرافیای بندرترکمن. رساله کارشناسی. ص 66).

از بین آبادی­‌های شهرستان ترکمن، تنها دو روستای قارقی و بناور بین 7 الی 8 هزار نفر جمعیت داشتند که 17 درصد جمعیت منطقه شهرستان ترکمن را شامل می­شد.

ب ـ گروه­‌ها و قشرهای اجتماعی

اگر گروه را به مفهوم مجموعه‌ای از افرادی که دارای کنش متقابل، همنوایی، هدف مشخص، دوام نسبی و دارای نظم بدانیم، بهترین گروه­‌ها در این محله، بیشتر از نوع گروه‌­های نخستین می‌باشد که در آن گروه­‌های قبیله‌ای، گروه­‌های دوستی و گروه‌های سنّی مثل شورای یاشولی‌ها (ریش سفیدان) بیشتر مشهود می‌باشد؛ و از گروه­‌های ثانوی می‌توان به گروه‌­های اقتصادی مثل شرکت­‌های تعاونی و از گروه‌های اداری و سیاسی به شورای اسلامی محل اشاره کرد.

ولی از نظر قشرهای اجتماعی، قشرهای ذیل قابل ذکر و تشخیص است: قشر ریش سفیدان، قشر روحانیون، قشر کشاورزان، قشر دامداران، و به‌طور کلی قشر خوش‌نشین­‌ها که خود شامل: کسبه و اصناف و تعمیرکاران، کارمندان دولت (بخصوص فرهنگیان)، رانندگان و کمباین­‌داران، کارگران فصلی اعم از کارگران روزمزد بخش کشاورزی و یا ساختمانی و یا صنایع دستی.

اگر گروه‌­ها و قشرهای اجتماعی را بخواهیم از نظر میزان درآمد اقتصادی دسته‌بندی کنیم، می‌توانیم قشرهای ذیل را هم‌ردیف قرار دهیم: کشاورزان، دامداران و کسبه و اصناف در یک ردیف قرار دارند و سایر قشرها مثل کارگران فصلی و کارمندان و صیادان در ردیف دیگر قرار می‌گیرند، و رانندگان و کمباین­‌داران در یک سطح و ریش سفیدان و روحانیون هم‌ردیف می‌باشند.

در گذشته دور معمولاً اشخاصی که آب، مُلک و زمین زیادی داشتند، از نفوذ اجتماعی و سیاسی هم برخوردار بودند تا جایی که بیشتر اوقات افراد زمین­‌دار و ثروتمند، نوعی تصمیم‌گیری در آبادی را در اختیار داشتند و دیگر اقشار اجتماعی تلاش می‌کردند روابط خود را با آنها محکم‌­تر کنند.

اگر از نظر معیارهای دینی و ارزش­‌های معنوی بخواهیم قشرها را بررسی کنیم، در بالاترین رده، روحانیون و در کنار آن ریش سفیدان قرار دارد و بعد از آن قشر کارمندان و کسبه و اصناف و کشاورزان؛ و در مراحل بعدی رانندگان و کمباین­‌داران و کارگران فصلی.

در جامعه روستایی ایران از جمله محله قارقی، اصولاً تدیّن و تقوا و پایبندی به ارزش‌های الهی یک معیار بسیار مهم در تعیین سلسله مراتب اجتماعی به‌حساب می‌آید و بسیاری از اوقات افرادی وجود دارند که از نظر قدرت اقتصادی بسیار محروم بوده، اما صرفاً به دلیل آنکه متدین و متقی و احیاناً عالم به تعالیم دینی به‌حساب می‌آمده‌اند، از منزلت اجتماعی و نفوذ زیادی برخوردار هستند و در بسیاری از مجالس و مراسم از شخصیت­‌های کاملاً محترم به‌حساب می‌آیند و مردم از روی اراده و میل قلبی و بدون هیچگونه توقع یا ترسی به آنها احترام می‌گذارند و حتی در محله دیده می‌شود که غالباً خانه آنها محل رفع و رجوع و حل و فصل بسیاری از مسائل و مشکلات و دعواهای مردم می‌باشد (جامعه‌شناسی سال چهارم. ادبیات و علوم انسانی. 1373. صص 24 و 25).

محله قارقی به‌لحاظ وجود مدرسه دینیه [«حوزه علمیه عظیمی قارقی»] و اشتغال به تحصیل صدها طلبه از خود محل و روستاهای دیگر، سیمایی کاملاً مذهبی به خود گرفته است. این افراد به لحاظ تقوا و پایبندی به احکام دینی، مورد احترام مردم محل بوده، از منزلت ویژه‌ای برخوردارند. به این جهت علاوه بر خود روحانیون (آخوندها)، حتی فرزندان آنان نیز تحت عنوان «مغصم» (معصوم) از احترام خاصی در بین مردم محل برخوردارند و آنان در رأس هرم قرار دارند.

طی آخرین آمار سرانگشتی در تیرماه 88، بیش از پنجاه روحانی و صدها طلبه و بیش از صدها نفر کارمند بخصوص فرهنگی در محل وجود دارد که از نفوذ دینی و معنوی برخوردارند و اهالی محل از این جهت به آنان احترام می‌گذارند و آنان پایگاه اجتماعی خوبی دارند.

در این معیار قشربندی، قشرهای کشاورزان، کسبه و اصناف و دامداران به نزدیک پایین هرم سقوط می‌کنند.

به‌طور کلی معیارهای  مختلف قشربندی عبارتند از: 1- تقوا و پایبندی به ارزش­‌ها و اعتقادات دینی، 2- قدرت اقتصادی، 3- اصل و نسب، 4- میزان ارتباط با مراکز دولتی، 5- سن و جنس، 6- قدرت بازوی فرزندان یا خویشاوندان نزدیک.

قشرها از نظر سلسه‌مراتب اجتماعی متغیر خواهد بود؛ زیرا منزلت­‌ها، در هر یک از معیارهای مذکور، در میان افراد متفاوت می‌باشد. بنابراین وضعیت قشرهای اجتماعی موجود در محله قارقی با توجه به معیار فوق‌الذکر تغییر خواهد نمود. در خاتمه به لحاظ زیادی وسعت مطالب از بررسی سایر معیارهای قشربندی  و روابط گروه­‌ها و قشرهای اجتماعی قارقی صرف­‌نظر می‌گردد.

ج ـ تحرک اجتماعی (افقی ـ عمودی)

تغییر موقعیت و منزلت فرد در سلسله مراتب اجتماعی را «تحرک اجتماعی» می‌گویند که ممکن است به دو صورت افقی یا عمودی تحقق یابد. اگر بخواهیم تحرک اجتماعی را در محله قارقی از نظر افقی و عمودی بررسی نمائیم، وضعیت به شکل ذیل خواهد بود:

بیشترین تحرک اجتماعی محل به‌صورت تغییر موقعیت شغلی در پایگاه واحدی (تحرک افقی) انجام می‌گیرد؛ یعنی تغییرات شغلی در محل در یک سطح بوده و از نظر موقعیت اجتماعی و اقتصادی در یک ردیف قرار دارند؛ مانند شغل­‌هایی چون مغازه‌داری (بقالی)، مکانیکی، خیاطی، سلمانی و... که از نظر اعتبار اجتماعی در پایگاه واحدی قرار دارند.

کشاورزان و دامداران، کسبه و اصناف از نظر درآمد شغلی تقریباً در یک سطح هستند. اما آسیب‌پذیری قشر کشاورزان و دامداران در مواقع بروز خشکسالی و سایر بلایای طبیعی به‌مراتب بیشتر از کسبه و اصناف می‌باشند. اگر وضعیت زراعی و محصولی برای چند سال با رکود و مشکل روبرو شود، چه بسا کشاورزان کم‌زمین و دامداران کم‌بنیه، دارایی و امکانات خود را از دست داده و به خیل کارگران فصلی و روزمزد تنزل می‌کنند. این وضعیت برای افرادی که مالکیت زمین آنها کمتر از ده هکتار بوده و تعداد دام‌­های آنها کمتر از 100 رأس بوده، اتفاق افتاده است و این افراد الان به‌صورت کارگران فصلی و صیاد، از طریق فروش نیروی یدی خود زندگی می‌کنند؛ این صورت حرکت به بالا یا پایین در سلسله‌مراتب پایگاه اجتماعی را «تحرک عمودی» می‌خوانند.

به‌طور کلی بیشترین تحرک اجتماعی در سال­‌های اخیر در میان رانندگان و کسبه و اصناف و کشاورزان اتفاق افتاده است؛ زیرا با افزایش درآمد این گروه بر اثر اتخاذ بعضی از سیاست­‌های حمایتی دولت، این افراد علاوه بر مالکیت بر ماشین‌آلات، به خرید زمین از کشاورزان خرده‌پا نیز اقدام کرده و وضعیت خود را بهبود بخشیده‌اند؛ در نتیجه افراد خانواده آنها نیز به برکت این درآمد بالای شغلی توانستند وارد مراکز آموزشی عالی و دانشگاهی شوند. حتی فرزندان بعضی از خانواده‌های کم‌درآمد محل نیز توانستند با تلاش فراوان خود وارد دانشگاه شده و به مقام شغلی پزشکی و مشابه آن رسیدند و نهایتاً بالاترین منزلت اجتماعی به این گروه از افراد تعلق گرفت که این خود یک نوع تحرک عمودی محسوب می‌شود.

تاج‌محمد قرنجیک (کارشناس علوم اجتماعی)

هفته‌نامه صحرا، شماره 362، شنبه 18 دی 1389، صفحه 2 (جامعه)