...... و پایان!
دیگر مطلب جدیدی در این وبلاگ درج نخواهد شد.
هر چند قبلاً نیز وبلاگ بهروزی نبود...
دیگر مطلب جدیدی در این وبلاگ درج نخواهد شد.
هر چند قبلاً نیز وبلاگ بهروزی نبود...
حکیم قارقی: اینروزها حتماً گلایههای بهحق جناب منصور طبری شاعر عزیزمان نسبت به مخالفت با نام ترکمنی انتخابی ایشان بر فرزند خویش (سارسماز) و حواشی آن را خواندهاید که در سایتهای مختلف و حتی متضاد!! منطقه ـ از اولکامیز و ترکمن استیودنت گرفته تا ترکمن سسی ـ منعکس شدهاند؛ گلایههایی نه از سوی یک فرد عادی جامعه، بلکه از سوی «یک شاعر و نویسنده و مسئول بزرگترین تشکل فرهنگی فعال ترکمن در ترکمنصحرا (انجمن شعر و ادب ترکمنی میراث گنبد)». به این ترتیب، هیچ بعید نیست از خود بپرسید: وقتی در مقابل چنین شخصیتهایی که افتخار و «یاشولی» ما هستند سنگاندازی میکنند، ببینید در مقابل دیگران چه برخوردی دارند و چه نامهایی که رد شده و چه نامهایی که علیرغم میل باطنی والدین آنها (که مکلف به انتخاب نام نیکو بر فرزندان خویش هستند) بر آنها تحمیل شده است.
بگذریم. وقتی که در مطلب آقای طبری و نظرات دیگران دقیق شدم، یادم آمد چند سال قبل که بحث استخراج نامهای ترکمنی و تهیه همان کتابچةمورداشاره مطرح شده بود، آنجا نیز موافقان و مخالفانی وجود داشت. بد نیست امروز آنها را مرور کنیم. بنابراین مطالب زیر را از حافظه تاریخی نداشته خود و بواقع به کمک حافظه مضبوط نقل میکنم. باشد که از کنار هیچ اتفاقی بهراحتی و بیتفاوت عبور نکنیم.
جالب است که از نوشتههای روزنامهنگار و شاعر رباعیسرای فقید ما «نازمحمد پقه» هم استفاده کردهاند و این میتواند تکملهای باشد بر مراسم بزرگداشت وی که چند روزی بیش از آن نگذشته است.
******
3500 نام ترکمنی استخراج شد
مدیرکل ثبت احوال گلستان گفت: تاکنون سه هزار و 500 نام ترکمنی برای نامگذاری روی نوزادن استخراج شده است. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دانشجویان و دانشآموختگان ترکمن ایران (9/مهر/89) به نقل از مهر، سیفالله ابوترابی افزود: برای تطیبق با فرهنگ غنی ترکمن، این اسامی به سازمان ارسال شد و کتابچهای با عنوان نامهای ترکمنی در این زمینه در حال تهیه است. وی با بیان اینکه در انتخاب نام محدودیتی وجود ندارد[!!]، گفت: فقط نامهایی که خارج از شرع و عرف باشد[؟؟]، مشکل دارد. مدیرکل ثبت احوال گلستان بیان داشت: در صورتی که نام انتخاب شده توسط متقاضی در کتاب نام و لیست مربوط به ثبت احوال نباشد، کمیتهای در ثبت احوال برای همین منظور تشکیل شده که به اینگونه نامها رسیدگی میکند. وی گفت: کمیته متشکل از دو نفر از اساتید دکتری ادبیات زبان عرب و دکتری ادبیات زبان فارسی، کارشناس امور حقوقی و سجلی، معاون حقوقی و سجلی اداره کل و مدیرکل بهعنوان رئیس کمیته است.
حقوقدان ما «ناصر دیهجی» در مطلبی که با عنوان «حقوق بشری اقلیتها در انتخاب نام به زبان خود و ثبت رسمی آن» تهیه کردهاند، در این مورد نوشتند:
«همانطوری که در مطلب فوق آمده، اسمهایی که در ثبت احوال شهرستان مورد تایید قرار نمیگیرند، به کمیته 4 نفرهای ارجاع میگردند که علاوه بر مقامات اداری متشکل از دو نفر دارای دکتری ادبیات فارسی و عربی میباشند. در گزینش کارشناسان زبان تنها به زبان فارسی توجه شده است و مسلماً یک عضو دارای دکتری عرب کمیته نیز بهخاطر استعمال کثیر اسامی عربی در زبان فارسی و فرهنگ مورد حمایت دولت بوده است.
لذا این سوال پیش میآید که درخواست متقاضیان صدور شناسنامه برای نوزاد که از اقلیتهای ملی و زبانی هستند، پس از عدم پذیرش اولیه توسط ثبت احوال چگونه و بر پایه چه دانشی مورد بررسی قرار میگیرند. بهجز اینکه بر اساس سلیقه شخصی با آنان برخورد شود».
وی همچنین درباره انگیزه تهیه مطلب خود آورده است: «در سال ۸۸، همزمان با ترم اول دانشجویی اینجانب در رشته حقوق بشر، فرزندم ایلهان به دنیا آمد. ثبت احوال بدون دلیل منطقی با ثبت «نام» ایشان مخالفت نمود و انگیزهای شد که به تحقیق درباره این حق طبیعیمان بپردازم و با استفاده از ادله جمعآوری شده که در این مقاله آوردهام، ثبت احوال را برای صدور شناسنامه با نامی که خودم برای فرزندم انتخاب کرده بودم، مجاب نمودم. در صورت بروز هرگونه مشکل در صدور شناسنامه با نام انتخابی شما برای فرزندتان، میتوانید از استنادات این مقاله استفاده کنید و یا از طریق ایمیل با اینجانب تماس برقرار نمایید».
«من و ثبت احوال و دختری بینام»
ترکمنها اجازه دارند از نامهای قدیمی و سنتی خود که فقط در کتابچه ثبت احوال ایران قرار است چاپ شود، استفاده کنند. دویچهوله (22/مهر/89) این مشکل ترکمنهای ایران را با دو کارشناس اداره ثبت احوال مطرح کرد:
بحث بر سر نامگذاری نوزادان ترکمن در ایران یکی از مشکلاتی است که دامنه آن از رسانههای محلی به برخی از روزنامهها و هفتهنامههای در سطح کشور کشیده شده است. اکنون سالهاست در صفحات اجتماعی روزنامههای چاپ تهران نیز پیرامون این مشکل مطالبی نوشته میشود.
برای مثال این موضوع در مقالهای به قلم نویسنده و شاعر فقید ترکمن «نازمحمد پقه» تحت عنوان «من و ثبت احوال و دختری بینام» در نشریه «زن» چنین انعکاس یافته بود: «در اين گوشه از سرزمين ما، قوم ترکمن هنوز هم برای بهدست آوردن حقوق مشروع و قانونی با سازمان ثبت احوال درگير است. چرا که اين سازمان با تدوين کتابچهای از نامها، امکان گسترش فرهنگ نامگذاری بين اين قوم را سلب نموده است».
مقاله نشریه «زن» به سرنوشت یک شهروند اشاره میکند که به مدت ۳ سال تلاش کرده بود برای دخترش نامی را انتخاب کند. وی به این نشریه میگوید: «الان دخترم سه ساله است ولی هنوز نتوانستهام برای او شناسنامه بگیرم. من میخواهم اسم دخترم را «آيسودا» بگذارم، آيسودا يعنی «تصوير ماه در آب». ولی اداره ثبت احوال و رئيس آن را هنوز نتوانستهام متقاعد کنم. تقاضای کتبی دادم، اما تهران نيز با اين اسم موافقت نکرد. اکنون «من و ثبت احوال و اين دختر بی نام!». نشریه «زن» در پایان مقاله خود آورده است: «اين مسئله بحث همهروزه قوم ترکمن است با سازمان ثبت احوال و ادارات متبوع آن در منطقه ترکمن نشین».
«کتابچه نام ترکمنی ثبت احوال مشکل را حل میکند»
اما اکنون مسئولان اداره ثبت احوال قصد دارند کتابچه نامهای ترکمنی انتشار دهند. عبدالنور بهلکهزاده، کارشناس سابق ثبت احوال گنبدکاووس در گفتگو با دویچهوله میگوید: «آرزوی دیرینه قوم ترکمن در حال تحقق پیدا کردن است[؟!]. در قدم اول بیش از ۳ هزار واژه نام ترکمن از سوی اداره ثبت احوال استان گلستان استخراج شده و در ادامه آن در چاپهای بعدی این کتابچه به تعداد نامها اضافه خواهد شد». پیش از این در پاسخ به درخواست ترکمنها مسئولان مجبور بودند بر طبق آئیننامههای اجرایی سازمان ثبت احوال کشور اقدام کنند. اما بهنظر بهلکهزاده، انتشار کتابچه نامهای ترکمنی میتواند مشکل نامگذاری ترکمنها را حل کند.
تاسیس «کمیته مشورتی نامهای ترکمنی»
سیفالله ابوترابی مديركل ثبت احوال استان گلستان نیز در گفتگو با ایرنا از تشکیل «کمیته نام و تدوین نامهای ترکمنی» بهمنظور تهيه كتاب نامهای ترکمنی خبر داد. وی تشکیل این کمیته را «یک کار نو و ابتکاری» دانست.
این مقام استان گلستان به خبرگزاری ایرنا گفت: «در اين مدت ۵ هزار و ششصد نام مصطلح و متعارف تركمنی استخراج شده است. نامهای «مارال» بهمعنای «آهو»، «آی گزل» بهمعنای «دختر زيبا» و «آیلار» بهمعنای «مانند ماه» در زنان و «تايماز» بهمعنای «استوار و پابرجا» در بين مردان را از جمله نامهای متعارف تركمنی عنوان است كه از گذشته تا به حال در نامهای انتخابی والدين برای فرزندان بوده و هستند».
«نام ترکمنی بدون دلیل و منطق رد نمیشود»
محمود قلیشلی، کارشناس امور سجلی و دبیر «کمیته نام» در ثبت احوال استان گلستان در رابطه با کتابچه نامها چنین توضیح میدهد: «اداره ثبت احوال در مورد نامگذاری دو روش دارد. یکی کتابی هست که کل نامهای ایرانی در آن آمده و مجاز هست ولی سازمان ثبت احوال کشور با توجه به فرهنگ مناطق خودش آمده یک کمیتهای را انتخاب کرده که نامهای منطقهای را انتخاب میکند. اینها نامهای مناطق را بررسی میکنند. اداره ثبت احوال با انتخاب نامهای ترکمنی مخالفتی نمیکند[!!]».
دبیر کمیته نام اداره ثبت احوال گلستان همچنین میگوید: «علاوه بر آن ما مجموعه نامهای ترکمنی را با معنا و مفهومش جمعآوری کردیم و به «شورای عالی نامگذاری» در تهران فرستادیم. این را باید شورا تصویب کند. با مراجعه به این کتابچه تصمیم گرفته میشود که اسمی داده شود یا خیر. تا انتشار این کتابچه «کمیته نام» ما فعال هست و به کسی که نام ترکمنی بخواهد بدون دلیل و منطق آن را رد نمیکنیم[!؟!]».
«کتابچه نامهای ترکمنی ۹۵ درصد مشکلات را حل میکند»
این مقام اداره ثبت احوال استان گلستان درباره معیار انتخاب نامهای ترکمنی همچنین توضیح میدهد: «ما به روسای ادارههای ترکمننشین نامه دادیم که هر اسم ترکمنی که هست برای ثبت احوال بفرستند. ما بدنبال این هستیم که تنشها و مشکلات کمتر شود. «کمیته نام» ۹۵ درصد از این مشکل را حل کرده است».
آقای قلیشلی در رابطه با مشکلات نامگذاری چنین مثال میآورد: «مثلاً کسی میآید نام «بیبی آمان» را انتخاب میکند. ما میگوییم که این بیبی کلمه زائدی هست و ترکمنی نیست و شما قاطی اسم نکنید. مثلاً «آماننیاز» هست ما این اسم را قبول میکنیم. این بچه که فردا بزرگ شود، اولین کاری که میکند «بیبی» را حذف میکند، چون بهنظر ما «بیبی» کلمه زائدی است. یکسری چنین مشکلاتی داریم ولی مشکل کلی خومان حل شده است. یعنی همهاش اسامی ترکمنی اینجا بررسی نمیشد و یا ضعیف بررسی میشد و متقاضی ناراضی بود ولی الآن مشکلی نداریم[!!]. زیرا «کمیته مشورتی نام ترکمنی» راهاندازی کردیم و به کمک اساتید ترکمن[!؟!] مشکلات را حل و فصل میکنیم».
معیار انتخاب نامها چگونه بوده است؟
آقای بهلکهزاده هم درباره معیار انتخاب نامهای ترکمنی به دویچهوله توضیح میدهد. وی میگوید که کارشناسان ثبت احوال و همکاران ترکمنی که در این رابطه مطالعه داشتند و صاحبنظران محلی که در ادبیات ترکمن و همچنین در معنا، مفهوم، فراوانی و کاربرد این نامها مطالعاتی داشتند، این نامها را انتخاب میکنند. وی خاطرنشان میکند که نامهایی انتخاب میشوند که با معیارهای قانونی[!؟!] نظام جمهوری اسلامی همخوانی دارند. از نظر بهلکهزاده، مردم اقدام ثبت احوال استان گلستان را مثبت ارزیابی میکنند[!؟!].
قلیشلی هم این نظر را تائید میکند. وی در این رابطه میگوید: «علاوه بر حل شدن مشکلات عمومی حتی مشکلات اداری هم حل شده است. متقاضی بایستی دهها بار مراجعه میکرد و وقت اداری ما را هم میگرفت و بالاخره یا قانع میشد و یا قانع نمیشد، ولی اکنون به کمک «کمیته نام» و «کمیته مشورتی نام ترکمنی» که درست کردیم، مشکلات اداری و قانونی برای متقاضی حل شده است».
اعلام استخراج کتابچهای از 3500 نام ترکمنی و مواضع برخی از ما ترکمنها
احمد مرادی در توركمن صحرا مديا (28/مهر/89) نوشت: مصاحبه دوست گرامی یوسف کر با رادیو صدای آزادی پیرامون استخراج کتابچهای از 3500 نام ترکمنی و اظهارات ایشان در اینباره، راستش تا حدی مرا مأیوس نمود. این یأس بیشتر از آن جانب است که این بیانات از سوی فردی صورت میگیرد که بهعنوان یکی از فعالین سیاسی مجرب ترکمن و مدافع حقوق ملی و فرهنگی ترکمنها شناخته شده است... آقای یوسف در این مصاحبه در رابطه با انتشار چنین کتابچهای اظهار رضایتمندی کرده و طوری برخورد نموده است که انتشار چنین کتابچهای را باید بفال نیک گرفت.
در این مصاحبه، آقای یوسف آنطور که من برداشت نمودم، چنان ظرفیتی برای این حکومت قائل شده است که گویا اگر تحقق برخی موارد مربوط به قانون اساسی در رابطه با حقوق ملیتها به تأخیر افتاده است، نه از روی بیاعتقادی حاکمیت، بلکه آماده نبودن شرایط آن بوده است. البته باید اشاره نمود که ممنوعیت برخی نامها در بسیاری از کشورها وجود دارد، ولی این امر با توضیحات قابل درک و استثنائاتی همراه بوده و آن بعنوان یک اصل تنها در برخی کشورهای دیکتاتوری و شوونیستی دیده شده است. بعنوان نمونه، گذاردن نام آدولف در آلمان ممنوع است، و در کشور ضد ترک بلغارستان، ترکهای ساکن کشور اجازه گذاردن نام ترکی بر فرزندان خود نداشته و متخلفین از این قانون شدیداً مجازات میشوند. آقای یوسف جا داشت که در برخورد با این مسأله به علل پذیرش چنین امری از سوی جمهوری اسلامی در شرایط حاضر و ماهیت و دیدگاه ایدئولوژیکی و سیاستهای این رژیم اشاره مینمود. در واقع، پس از گذشت سی سال از حاکمیت جمهوری اسلامی این دیگر باید برای یک فرد سیاسی روشن شده باشد که این رژیم به بسیاری از احکام مندرج در قانون اساسی کشور از حقوق شهروندان کشور بهطور عام گرفته تا برخی موارد مربوط به حقوق ملیتهای کشور، نه بهخاطر اعتقاد به چنین اصول، بلکه بهخاطر تحمیل آن شرایط دوران اوان انقلاب و مبارزات نیروهای روشنفکر جامعه و خواستههای مشخص ملیتهای کشورمان بود که این اصول را در قانون اساسی کشور مورد تصویب قرار داد.
به بیانی دیگر، آقای یوسف در این مصاحبه بدان اشاره نمینماید که گذاردن نام بر فرزندان، یک حق طبیعی همه انسانهاست و رژیمی مثل جمهوری اسلامی که برای آن معیارهای مشخصی در چارچوب اعتقادات مذهبی خود قائل بوده و تلاش مینماید که انسانها را مطابق با اعتقادات خود منطبق و همراه نماید، از این حق برخوردار نیست که نظرات خود را در کوچکترین عرصه زندگی مردم ایران، از پوشش ملی گرفته تا نامگذاری فرزندان تحمیل نموده و حکم صادر نماید. در واقع، یوسف طوری برخورد نموده است که ما باید از این رژیم خیلی هم متشکر باشیم که اجازه داده است در چارچوب 3500 نام ترکمنی، حق گزینش داشته باشیم، ولی متأسفانه بدان اشاره نمیکند که تکلیف آن ترکمنی که نام انتخابی فرزندش در این لیست نباشد، چه خواهد شد.
با توجه به این توضیحات، قبل از همه باید این اصل را مورد تأکید قرار داد که انسانها در تعیین شیوه زندگی خویش تا مادامی که مخالفتی با اصول حاکم بر یک زندگی متعارف و مدنی ندارد، آزادند، و نمیتوان انسانها را به صرف دارا بودن فرهنگها و عادات مختلف مورد محدودیت و فشار قرار داد.
«یاسر عرب» نویسنده و مستندساز جوانی است که بهتازگی بخش دوم مستند سیستان او با نام «ماهیها در سکوت نمیمیرند» منتشر شده است. مستند این کارگردان جوان درباره سیستان توجههای بسیاری را به این منطقه جلب کرد؛ جایی که با مشکلات بسیار زیادی دست به گریبان است و کسی سراغ آن را.....................
ضمن ارج گذاشتن به زحمات و تلاشهای بیوقفه دوستان و عزیزانی که در ستاد انتخاباتی دکتر روحانی استان گلستان فعالیت نموده و میکنند، میخواهم نقدی کوتاه و مختصر بر عملکرد آنان داشته باشم تا بلکه مورد توجه و عنایت آن عزیزان واقع گردد. ما در راستای همسویی با دولت تدبیر و امید با همکاریهای لازم و................
مشخصات کتاب
عنوان: اللشدیرمه
به کوشش: عایشه ثابتی (متولد 1344)
ناشر: گرگان، انتشارات مختومقلی فراغی (سارلی)
صفحات: 50 صفحه (متن) + 10 صفحه (مقدمه و موخره!)
زبان: فارسی و ترکمنی
قیمت: 4000 تومان (داخل کتاب 3000 تومان!!!)
نوبت چاپ: اول، 1391
شمارگان: 1000 نسخه
شابک: 9-612-508-964-978
******
1ـ نکته مهم و اولیه در مواجهه با آثاری از این دست، این است که: بررسی فرهنگ، آداب و رسوم، و... یک ملت و ثبت آنها در قالب آثار ماندگار ـ هرچند بهصورت ناقص ـ در نوع خود قابل تقدیر و ارزشمند است. اشاره به نقاط ضعف یا کمبودهای یک اثر دلیلی بر کتمان یا نادیده گرفتن این واقعیت نیست.
2ـ نکته دوم، عدم تناسب عنوان با محتوای کتاب است. عنوان باید زبان گویای محتوای کتاب باشد. هنگامی که مخاطب کلمه «اللشدیرمه» را بر عنوان کتاب میبیند (همچنانکه تصویر روی جلد گویای آن است)، تصورش بر این است که کتاب در آن حجم کوتاهش به بررسی جوانب این رسم سنتی و اشعار گوناگون آن پرداخته است، در حالی که با نگاهی گذرا ناامید میشود؛ تنها 9 صفحه ابتدای کتاب (با احتساب مقدمه!) ـ یعنی کمتر از یک پنجم آن ـ به این مسأله اختصاص دارد و در ادامه کتاب، به «غزلها و ذکرها»، «هودی یا لالاییهای ترکمن»، «لألهها» و «دوشوندیریش» (ترجمه فارسی برخی لغات ترکمنی) پرداخته شده که بیشتر تداعیگر ادبیات شفاهی است.
بدین ترتیب، «ادبیات شفاهی زنان ترکمن» عنوان مناسبتری بهنظر میرسید، در حالی که آنهم زیاد گویا نیست؛ چرا که گونههای دیگر ادبیات شفاهی همچون «شعرهای مذهبی-دینی»، «سانا واچلار»، «مونجوق آتدیلار»، «ناقیل لار و آتالار سوزی»، «ماتال»، «دگیشمه لر»، «یانگلیتماچ لار» و «ارتهکی لر» (یوسف قوجق، «مجله شعر، پاییز 1376، شماره 21) را شامل نمیشود.
این در حالی است که خود موضوع «اللشدیرمه» جای کار و تحقیق داشت. انتظار اولیه این بود که در این کتاب با موارد زیادی روبرو شویم از جمله: فلسفه این مراسم (بیشتر از آنچه در مقدمه آمده است)؛ تبیین مفاهیم موجود در اشعار؛ تفاوتها در نقاط مختلف ترکمن صحرا و حتی ترکمنستان؛ بررسی مراسم مشابه در فرهنگ ملیتهای دیگر کشور و حتی جهان؛ اشعار متعددی که در نقاط مختلف اجرا میشود؛ اشعاری که شاعران به این مناسبت سرودهاند (مثلاً شعر جناب موسی قزلجه)؛ تفاوتهای قدیم و جدید در برگزاری این مراسم؛ و...
3ـ در معرفی یک سنت یا فرهنگی که حاوی اشعار یا ترانههای بومیست، ترجمه آنها به زبان(های) رسمی تأثیرگذاری بیشتری دارد. البته بدون تردید ترجمه شعر بسیار سخت است، ولی تأثیر و ماندگاری آن هم بیشتر خواهد بود. حداقل میشد این اشعار را ـ به کمک دیگران ـ بهصورت نثر یا توضیحی ترجمه کرد. در این صورت، هم جوانانی که با زبان مادریشون کمتر اخت هستند، با آن ارتباط بهتری برقرار میکردند، و هم غیرترکمنها میتوانستند برای آشنایی با فرهنگ ترکمنها به آن رجوع کنند. این، یعنی مخاطب بیشتر؛ و مخاطب بیشتر منجر به:
الف) معرفی فرهنگ ترکمن در سطح گستردهتر؛ و
ب) فروش بیشتر؛
میشود. فروش بیشتر یعنی اقتصاد نشر بهتر!
4ـ چندین بار مقدمه و اشعار بخش «غزلها و ذکرها» را بررسی کردم، ولی در نهایت متوجه نشدم مقدمه اشتباه است یا اشعار! در واقع، بر اساس اطلاعات اندک این حقیر هیچ تناسبی میان مقدمه و اشعار این بخش نیست. امیدوارم دوستان بر اطلاعات نگارنده در این مسأله بیفزایند.
5ـ در مطالعاتی که بهصورت میدانی انجام میشود، انتظار ذکر منبع منطقی نیست. ولی آنجا که از مراسم زار در جنوب ایران و مراسم گوات در سیستان و بلوچستان نام برده میشود (ص 10)، عدم ذکر منبع چندان اخلاقی به نظر نمیرسد.
6ـ بار دیگر مقدمه بخش «لأله» را بخوانید. هنوز که هنوز است، با خودم کلنجار میروم که آیا هیچ نکته مثبتی نبود که در این مقدمه کوتاه گنجانده شود تا لحن گزنده آن را تلطیف کند. با این نگاه بهشدت منفی، اصلاً چه ضرورتی باعث شده است بهعنوان یک سنت یا فرهنگ ترکمن ثبت گردد؟ ای کاش قبل از انتشار کتاب، نویسنده، ناشر، و... چنین سوالی را از خود میپرسیدند....
7ـ وجود فهرست مطالب ـ حتی برای 11 مورد ـ میتوانست اثر را رسمیتر کند؛ حروف متن کتاب خیلی ریز به نظر میرسد؛ نحوه چینش اشعار در صفحات از قاعده مشخصی پیروی نمیکند: گاهی در یک ردیف، گاهی در دو ردیف، گاهی راست، گاهی وسط، گاهی پلکانی...؛ با این حال، تزیین صفحات با تصاویر کوچکی از زیورآلات ترکمن در پایین آنها بر زیبایی بصری آن افزوده است.
در پایان بار دیگر مراتب تشکر خود را از نویسندگان، پژوهشگران و ناشرانی که در راه ثبت و ضبط فرهنگ و سنن ملت خود گام برمیدارند، اعلام میکنم و امیدوارم باز هم شاهد آثار ارزشمند دیگری در این حوزه و حوزههای دیگر از خانم ثابتی باشیم.