حکیم قارقی: چند مدتی است که کمتر سراغ اینترنت میام و بالتبع کمتر دست به قلم می‌برم، ولی به این معنا نیست که مشغله ذهنی برای مشکلات ترکمنصحرا نداشته باشم. نه اینطور نیست! ولی خب، مشکلات خودم این‌روزها فراتر از آن است که بتوانم سراغ مشکلات دیگر بروم! حتی اوضاع چنان است که علیرغم میلم از نوشتن در موضوعات زیر بازماندم: اندر احوالات فناوری عجیبی به نام موتورسیکلت بویژه از نوع موسوم به مزایده‌ای، تداخل کاری نیروی انتظامی و پلیس راهنمایی و رانندگی، روحانیون پولکی، حواشی همایش سراسری پیاده‌روی در گرگان یا گلستان، شرط‌بندی یا قمار در اسبدوانی و چند سالی در فوتبال که زندگانی برخی را به خاک سیاه نشانده است، مصائب حاجیان، اعتیاد غیرت‌سوز، فقری که همه‌چیز را از یاد می‌برد، انسانیتی که گاهی فراموش می‌شود، و...

در هر حال، این روزها همه‌چیز را به قضا و قدر، تقدیر و یا... سپردم و با توکل به دیگران! به مشکلات خود می‌رسم و این وجیزه، چیزی نیست جز ابراز حضور و یا حاضری زدن در دفتر.... و همچنین بهانه‌ای برای سکوت.